جناب زیرپوش جان عزیز و دوست داشتنی! آقای دکتر ، آقای پدر مهربان!
داشتم منو بخون رو شخم می زدم . در واقع داشتم خاطراتمو مرور می کردم و تنها کسی که همه جا باهام بود ، شما بودین. البته حضور دوستان دیگه رو ندید نمی گیرم ولی حضور شما برای من خیلی پر رنگ تر بوده و از این بابت از شما بسیار متشکرم.
خوندن کامنت های شما و البته جوابهای من به حضرتعالی ، لبخندی پت و پهن روی لبم نشاند و گاهی قهقهه ایی از ته دل.
ممنونم بابت ثبت این لحظات. امیدوارم لحظه های زندگیتون همیشه سرشار از نشاط و شادی باشه.
درباره این سایت